زنان و بردگي در يونان باستان
«با توجه به ايلياد و اوديسه در مييابيم كه جنگجويان يونان باستان پس از تصرف يك شهر چگونه زنان آن شهر را بردههاي جنسي خود ميكردند. بردهها تمام و كمال آنچه اربابانشان ميخواستند بودند و متاسفانه بيخانمانها به راحتي در يونان كهن به بردگي گرفته ميشدند. اگر قابل استفاده بودند فروخته ميشدند و اگر نه كشته ميشدند يا رها ميشدند تا بميرند. خانواده عنصر مهمي بود كه در صورت قدرتمند بودن قادر به حفظ خود و اعضااش بود. خانواده در آن دورانها بسيار ارزشمند بود. اگر خانواده نميتوانست تو را حمايت كند، بهخصوص هنگاميكه بيخانمان و رها شده بودي كار به بردگي ميكشيد. نكته خوبش در اين بود كه ممكن بود كسيكه تو را ميخريد، در خانوادهاش جايت ميداد. نكته بد آن اين بود كه تو را مجبور به انجام كارهاي شاق و توانفرسا ميكردند و اگر سر باز میزدی، كشته ميشدي و رها ميشدي تا بميري. جرائم جنسي نيز به راحتي بر بردهها اعمال ميشد.»[1]
به نظر ميآيد چند همسري در يونان باستان مرسوم بوده باشد. موقعيت اجتماعي زنان چندان قدرتمند نبوده است. زنان تقريبا صاحب چيزي نبودند چه رسد به بردگان.
سحر پریازانی
«مردان غالبا از طرف همسرانشان براي جلوگيري از رابطه جنسي با بردهها بازداشته ميشدند. برده باردار ميتوانست كار كند اما به نظر ميرسد كه ارزش يك بچه به وجود آمده برابر با ارزش كاري بود كه توسط برده باردار از دست ميرفت لذا بردهداران از بارداري بردههاي خود تا آنجا كه امكان داشت جلوگيري ميكردند.
«در فرهنگ ميسنهاي بيشتر بردهها زنان بودند. اين بردهها براي ريسندگي و بافندگي به کار گرفته میشدند، بنابراين ميسنهايها ميتوانستند تجارت لباس و پارچه بكنند. در دوران كلاسيك بسياري از بردهها، نوكران و كلفتهای خانگي بودند و باقي آنها در معدن كار ميكردند يا به كارهاي خطرناك و توانفرسای ديگري مشغول بودند. آهنگران بردهها را براي كمك به خودشان آموزش ميدادند. بردههاي آموزشديدهاي نيز بودند كه هتائرايي[2] (Hetaerae) نام داشتند و اگر به لحاظ اجتماعي تغيير مؤثري میکردند، اغلب ميتوانستند آزادي خود را بخرند.
«جنگ هم برده توليد ميكرد. سپاهیان مغلوب همه برده ارتش پيروز ميشدند. اگر شهري را تصرف ميكردند كل شهر برده ميشدند. در شرايط بحراني دفاع از حكومت، نظام ميتوانست ارتشي از بردهها در شرايط اضطراري فراهم آورد.
«فرقههاي سياسي ممكن بود به عنوان مجازات براي باورهايشان برده شوند. دزدان دريايي نيز ممكن بود مردم را بدزدند و به عنوان برده بفروشند. والدين نيز ممكن بود فرزداندانشان را به عنوان برده بفروشند. روسپيها ممكن بود فرزندان ناخواستهشان را به بردگي بفروشند.
«زنان برده نبودند اما هيچ حق و حقوقي نيز نداشتند. يونانيان باستان حق و حقوقهايي نيز ساخته بودند اما تنها آن را به شهروندان آزاد مرد ميدادند. زنان در دنياي جداگانهاي از مردان بیشتر اوقات به سر میبردند. در آن دنيای جدا افتاده خانواده، نموداري مثلثي وجود داشت كه همسر مرد صاحب (مال و منال) خانه در راس مثلث قرار داشت و بردهها در پايين آن. در ميانه نيز زنان و دختران و باقي افراد خانواده وجود داشتند. زنان در آن سيستم پدرسالارانه خانه حق گفتگو با مرد خانه را نداشتند و تنها همسر خانواده ميتوانست مستقيما به شوهر خود گفتگو کند و یا خواستههای دیگر زنان را برای مرد خانه بازگو کند. برخي خانهها تعداد زيادي انسان را به اين شكل در خود داشتند و در برخي از خانهها تنها همسر و دختران درون اين مثلث جاي ميگرفتند. تنها زني را در خانه داشتن معمولا اتفاق نميافتاد اما هتائراييها چنين ميكردند. در چنين خانهاي تنها يك هتائرایی و بردهها حضور داشتند.
«تعداد بردههاي يك خانه به طور متوسط ده تا بيست نفر بود. بردههاي حق نداشتند از اسم خودشان استفاده كنند و با نام صاحبشان شناخته ميشدند.
«بردههايي كه درگير كارهاي رنجآور و سخت بودند خيلي زنده نميماندند؛ يا اتفاقات ناگهاني به عنوان نمونه هنگام كار در كشتي يا معدن جانشان را ميگرفت يا از فرط خستگي از پا در ميآمدند و يا از كارافتادگي زودرس از بين ميرفتند.
«گاه روابط قدرتمندي بين زنان خانه و بردههاي زن برقرار ميشد و با توجه به تنها منابع بازمانده كه يككدام از آنها نمايشنامههاي تراژدينويسان يونان باستان است، اوريپيد در مدئا چنين رابطهاي را بين مدئا و پرستار نشان ميدهد. پرستاري از كودكان نيز علاوه بر ديگر وظايف خانه از كارهايي بود كه به بردگان ميسپردند.»[3]
[1] جان فردريك كلوث: زنان و بردگی در یونان باستان، مقاله مجازي. www.fjkluth.com
[2] يونان باستان كلاس اجتماعي خاصي از زنان تحصيل كرده داشت كه آماده رابطه جنسي و شكلهاي متفاوت ديگر رامشبخشي مانند نوازندگي و رقص بودند. علارغم اينكه عدهاي آنها را روسپي ميناميدند، آنان خودشان را چنين نميدانستند.
[3] همان.
و همچنانکه قادر نیستم آنچه را که رخ مینماید به ریسمان شعر کشم،